تاسپیده راهی نیست

کاش رها شوم شبــی درآغوش مـرگ مستانه بوسه زنم بربازوانی تنگ همــه تن شور شوم ز شور و شـرر پرزعشـق وعطش زنم برطره اش چنگ,آغوش مرگ,اغوش مرگ شعر,رمان اغوش مرگ,در آغوش مرگ,هم آغوش مرگ,دانلود رمان آغوش مرگ,دانلودرمان اغوش مرگ,در آغوش مرگ baharinbahar,رمان در اغوش مرگ,خلاصه رمان آغوش مرگ ...ادامه مطلب

شب ها اگر تاریک ، من شیدا زمهتابم از نور تو یا رب امشب چو مهتابم لبها اگر خاموش ، حرفها چه پیدایند دل ها چقدر زیبا، با تو به نجوایند هرگز نبود قلبی از عشق تو خالی از کوتهی ماست بدفکری، بدخواهی امشب خموشم من ، چون نرگس شیدا یارب ببخش مارا، ای در درون پیدا,ای در درون جانم و,ای در درون جانم و جان,اي در درون جانم و,خاطره ای در درونم است,خاطره اي در درونم است,ای درون پرور برون آرای,ای درونت از تقوا,ای درونت از تقوی,ای درون جان برون جان تویی,کتاب خاطره ای در درونم است ...ادامه مطلب